سه‌شنبه، خرداد ۲۱، ۱۳۸۷

دروغهای خمینی! سخنان مستند خمینی قبل از رهبری در نوفل لوشاتو وبعد از به قدرت رسیدن در ایران!


یا درود به یاران و هموطنان عزیز چه آنهایی که در خارج از ایران در غربت هستند و چه آنهایی که در خانه پدری در خاک آبا و اجدادی اما در اسارت و در زندانی بس عظیم لحظه ها رو میکشند،نمی شمارند! درود به شرف شما و درود به روان پاک شاهان ایران زمین....
امروز سخنانی از بنیانگذار انقلاب به اصطلاح اسلامی براتون گذاشتم که نیاز به شرح و توضیح نداره.فقط به اون دسته از برادران بسیجی و حزب الهی و ذوب شدگان در ولایت بگم که برای این چه جوابی دارید؟نکنه بازم میگید ساختگیه و فتوشاپه و کار استکبار جهانیه و منافقین ساختن و از این قبیل اراجیف که همیشه وقتی جوابی ندارید میگید.البته خود امامتون گفتن که اون موقع اگه چیزی گفتن تقیه کردن و برای پیشبرد اسلام لازم بوده بگن! به عبارتی به خاطر اسلام دروغ گفتن و فریب دادن یه ملت نه تنها گناه نداره بلکه ثواب هم داره!!!
این سخنان خمینی در نوفل لوشاتو قبل از به قدرت رسیدن و ولی فقیه شدن در خارج از ایران:

- «ما نمی‌خواهیم برگردیم به 1400 سال پیش، ما همه مظاهر تمدن را با آغوش باز قبول داریم.» [سخنرانی برای گروهی از ایرانیان، نوفل‌لوشاتو، 19 مهر 1357]

- «در جمهوری اسلامی زنان در انتخابات، فعالیت و سرنوشت خود آزاد خواهند بود، و در همه چیز حقوقی کاملاً مساوی مردان خواهند داشت [در مصاحبه با روزمامه The Guardian، اول آبان 1357]

- «در جمهوری اسلامی علما خود حکومت نخواهند کرد و فقط ناظر و هادی مجریان خواهند بود [در مصاحبه با خبرگزاری Reuter، 4 آبان 1357 ]

- «در جمهوری اسلامی کمونیست‌ها نیز در بیان عقاید خود آزاد خواهند بود.» [در مصاحبه با سازمان عفو بین‌المللی Amnesty International، نوفل لوشاتو، 10 نوامبر 1978]

- «برای همه اقلیت‌های مذهبی آزادی بطور کامل خواهد بود و هر کس خواهد توانست اظهار عقیده خودش را بکند، و دولت اسلامی جواب منطق را فقط با منطق خواهد داد [در کنفرانس مطبوعاتی نمایندگان وسائل ارتباط جمعی غرب، نوفل لوشاتو، 9 نوامبر 1978]

- «نه رغبت شخصی من، و نه وضع مزاجی من، اجازه نمی‌دهند که بعد از سقوط رژیم فعلی شخصاً نقشی در اداره امور مملکت داشته باشم.» [در مصاحبه با خبرگزاری آمریکائی Associated Press، نوفل لوشاتو، 17 نوامبر 1978]

- «جامعه آینده ما جامعه کاملاض آزادی خواهد بود. همه نهادهای فشار و اختناق و استثمار در این جامعه از میان خواهد رفت.» [در مصاحبه با هفته‌نامه آلمانی، نوفل لوشاتو، 7 نوامبر1978]

و این هم سخنان همون امام بعد از ورود به ایران و به رهبری و به قدرت رسیدن.فقط اندیشه کنید که آیا اون مردمی که توی خیابونها ریختند و مرگ بر شاه گفتن اگر حقیقت رو میدونستن باز هم توی خیابون میومدند؟آیا اون نود درصدی که در فروردین 58 به جمهوری اسلامی رای دادند و اکنون همگی پشیمانند و تدبیری نیست،آیا اگر خمینی دروغ نمیگفت و فریبشون نمیداد،آیا اگر معنی کلمه"جمهوری اسلامی" و "ولایت فقیه" و خیلی الفاظ ساختگی این حکومت رو میدونستن باز هم مرگ بر شاه میگفتند که الان همگی زن و مرد پشیمون و سرافکنده باشن؟پس بدانید انقلابی در کار نبود؛بلکه این سیاست شوم استعمار جهانی،جیمی کارتر(امریکا)،فراماسونری(انگلیس)،خائنین به ایران(کمونیستها و حزب توده،مجاهدین خلق،افراطیان اسلامی و تعداد اندکی از نظامیان خائن مثل فردوست و همافرهای نیروی هوایی) و دروغ و فریب خمینی و دارو دسته اش بود.این هم سند و دلیل،سخنان خمینی رو بخوانید و مقایسه کنید که میان ماه من تا ماه گردون تفاوت.....؟!


1-«آنهایی که فریاد می‌زنند باید دموکراسی باشد، این‌ها مسیرشان غلط است. مسیر ما مسیر نفت نیست. ملی کردن نفت پیش ما مطرح نیست. ما اسلام می‌خواهیم.» [سخنرانی در جمع دانشجویان اهواز، کیهان3/3/58 ]

2-«در انقلابی که در ایران حاصل شد در سرتاسر این مملکت فریاد مردم این بود که ما اسلام می‌خواهیم. این مردم قیام نکردند که مملکتشان دمکراسی باشد.» [سخنرانی مورخه 19 آذر 1358، قم]

3-«به آنها که از دموکراسی حرف می‌زنند گوش ندهید. آنها با اسلام مخالفند. می‌خواهند ملت را از مسیر خودش منحرف کنند. ما قلمهای مسموم، آنهایی را که صحبت ملی و دمکراتیک و اینها را می‌کنند می‌شکنیم.» [سخنرانی مورخه 22 اسفند 1358، قم]

4-«شما روشنفکر هستید و آزادی همه چیز، از جمله آزادی فحشا را می‌خواهید. یک نحو آزادی می‌خواهید که جوانان ما را فاسد کند. ما می‌خواهیم مملکت را حفظ کنیم و حفظ مملکت به آن آزادی‌ای که شما می‌گویید نیست. این آزادی مملکت را بر باد می‌دهد. این آزادی که شما می‌خواهید، آزادی دیکته شده است.» [صحیفه نور،ج 9،ص‌372]
5-«من انقلابی نیستم. اگر ما انقلابی بودیم اجازه نمی‌دادیم اینها اظهار وجود کنند. تمام احزاب را ممنوع اعلام می‌کردیم، تمام جبهه‌ها را ممنوع اعلام می‌کردیم و یک حزب و آن حزب الله، حزب مستضعفین تشکیل می‌دادیم و من توبه می‌کنم از این اشتباهی که کردم.»
[سخنرانی در مسجد فیضیه قم، جمعه 2 شهریور58، سروش، شماره18، 10شهریور58،ص‌6-7]

6-«ما دیگر نمی‌توانیم آن آزادی را که قبلاً دادیم بدهیم و نمی‌توانیم بگذاریم این احزاب کار خودشان را ادامه بدهند. ما شرعاً نمی‌توانیم مهلت بدهیم. شرعاً جایز نیست که مهلت بدهیم. ما آزادی دادیم و خطا کردیم. به این حیوانات درنده نمی‌توانیم بت ملایمت رفتار بکنیم. دیگر نمی‌گذاریم هیچ نوشته‌ای از این‌ها در هیچ جای مملکت پخش شود. تمام نوشته‌هایشان از بین می‌بریم. با این‌ها باید با شدت رفتار کرد و با شدت رفتار خواهیم کرد.» [کیهان، 27مرداد1358]

7-«این جنایتکارها که در بازداشت هستند متهم نیستند، بلکه جرمشان محرز است؛ باید فقط هویت آنها را ثابت کرد و بعد آنها را کشت. اصلاً احتیاج به محاکمه آنه نیست. هیچگونه ترحمی در مورد آنها مورد ندارد. اگر ما اینها را نکشیم، هر یکی‌شان که بیاید بیرون می‌رود آدم می‌کشد. با چند سال زندان کار درست نمی‌شود. این عواطف بچه‌گانه را کنار بگذارید.» [سخنرانی به مناسبت سالروز تولد رسول اسلام،9 تیر 1359]

8-«آنکه مکتبی را مسخره می‌کند، اسلام را مسخره می‌کند. اگر متعمد باشد، مرتد فطری است. زنش برایش حرام است. مالش هم باید به ورثه داده شود. خودش هم باید مقتول شود.» [صحیفه نور، ج‌14، ص‌376]




۴ نظر:

ناشناس گفت...

خسته نباشی امیرخان واقعا که اسم زیبایی برای خودت انتخاب کردی.کاش این بوگندوهای ریشو یه کمی جرات و شهامت و غیرت شما را داشتند و این قدر مثل سگ برای یک لقمه نون برای ملاها پارس نمیکردن.افتخار میکنم که هموطنی چون شما دارم.فقط خیلی مواظب خودت باش چون که اینها ازت زخم خوردن و ممکنه بهت آسیب بزنند.خیلی نوکرتم.برات ایمیلم را خصوصی در اون وبلاگت گذاشتم.حتما در باره اون موضوعی که گفتم با من تماس بگیر.دمت گرم و خدا پشت و پناهت باشه

ناشناس گفت...

قربونت عزیز.ممنون

ناشناس گفت...

درود بر روان پاک شما هموطن
از مطالبتان بسیار لذت بردیم
ما چند روزی ایست شروع کرده ایم و قصد داریم دلاورمردان ایران زمین را بهتر معرفی کنیم بهمون سر بزنید خوشحال میشیم

سفید ... سیاه گفت...

درود بر شما
مطالبت رو خوندم...ممنون...
اسلام و جمهوری اسلامی از شما و امثال شما وحشت داره
امیدوارم که موفق باشید...
سر بزنید...sefidsiah.blogspot.com